۵۲۹. کی بشه من یاد بگیرم اینقد حرص نخورم:)))
|
وقتی خوابی و سردته،یکی از عزیزانت میاد و پ تو رو روت میکشهیه لحظه ی کوتاه چشمات رو وا میکنی و بهت لبخند میزنه، تو ایندفعه آروم تر از قبل میخوابی. وقتی نور از پنجره ی اتاقت میفته رو چشمات ،با یه اخم شیرین بیدار میشی و پشتت … |
|
قسمت 91-100کی گفته من شیطونم (واقعا خوندنی) داستان #کی_گفته_من_شیطونم. قسمت نود و یکم. دریا یه گوشه ایستاده بود یه جوری نگاهم میکرد ….. – میخوای به بابا فرزاد بگم بره پیشش …. دریا اومد جلو تر – نه پسرم عمو ارمان فقط باید از دست خاله ساحلت چیزی بخوره …. چپ چپ به دریا نگاه کردم …. – خاله … |
|
5 6سال پیش آبجی مریم با 6 7 تا از دوستاش جمع شده بودن خونه ما، مامانینام خونه نبودن،با هم می گفتن و می خندیدن،منم حسودیم شد،رفتم پیششون بحثو عوض کردن گیر دادن به من،گفتن کم رویی و…منم گفتم نیستم،یکی از دوستای آبجی مریم گفت اگه کم رو نیستی لباس زنونه بپوش تا … |
|
خیلی عجیبه که اون همه حس خوب از بین رفته باشه:) اینو امشب متوجه شدم.:)نميدونم اون لحظه به چی فکر میکرد ولی من به متن بالا فکر میکردم.:)+عجیب دلم یه ادم واقعی میخواد كه ساعتها بشینه كنارم و باهاش حرف بزنم فقط.دیگه اینجا نوشتن … |
برچسبها:اعتراف صمیمانه سوتی ها! (13), بس که چشمات پاکه براش طرف از تو نترکیده باشه, قسمت 91-100کی گفته من شیطونم (واقعا خوندنی) | خوش آموز, نمیدونم اصلا با کیام