«گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست» نوشتهی شمیم شهلا … |
---|
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست … ها برسند.از من جدا شدند ولی میتوانستم حرکت و رفتار تکتکشان را ببینم که انگار یک دلهره یا ترس همراهیشان میکرد بود که نمیشد از هم خداحافظی کنند. به … |
دلخوشم با غزلی تازه … |
---|
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست. قانعم بیشتر ازاین چه بخواهم از تو. گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست. گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم. گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست. آسمانی! |
دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است تو مرا باز رساندی |
---|
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست من همین قدر که با حال و هوایت-گهگاه-برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز که همین شوق مرا، خوبترینم! کافیست |